عشق و هاونگ

عشق ٬ آب٬ هاونگ؛

عشق و هاونگ

عشق ٬ آب٬ هاونگ؛

باز هم همان هاونگ

این روزا حالم بهتره ،

دورم شلوغ شده ، کلا از شلوغی زیاد خوشم نمیاد اما این شلوغیه زیاد بد نیست. راحتم با کسایی که کنارم هستن. این آدما عادت ندارن زیاد خودشونو توی حریمم وارد کنن.

همین برام خیلی خوبه هر کسی سر جای خودشه و نمی خواد اونجایی که نباید باشه باشه.

کم کم دارم زندگی کردنو یاد میگیرم. اما هنوز از بد اخلاقی که قبلا در موردش گفتم چیزی کم نشده. احساس میکنم دچار یه غرور مسخره شدم. اما کم کم دارم با این غروره حال میکنم.

یه خبر خوب !!!  باز دوباره دستم هم واسه تایپ فارسی راه افتاده، حالا دیگه راحت براتون مینویسم.

اینو به اونا میگم که میخوان وصل من شن:

اون پیچک همیشه تنها دیگه مرد، حالا منم مث خودتون یه گرگم.

تعامل عشق و پیامبران

بعضی عشق ها مثل حضرت آدم اند

تنها خاصیتشون اینه که اولینن

بعضی عشق ها مثل حضرت نوح اند

فقط از ترس طوفان میان طرف تو

بعضی عشق ها مثل حضرت ابراهیم اند

باید توشون همه چیزتو قربانی کنی

بعضی عشق ها مثل حضرت موسی اند

یه خورده که دور بشی جات رو یه گوساله پر می کنه

بعضی عقش ها مثل حضرت مسیح اند

آخرش آدم رو به صلیب می کشند