عشق و هاونگ

عشق ٬ آب٬ هاونگ؛

عشق و هاونگ

عشق ٬ آب٬ هاونگ؛

باز هم همان هاونگ

این روزا حالم بهتره ،

دورم شلوغ شده ، کلا از شلوغی زیاد خوشم نمیاد اما این شلوغیه زیاد بد نیست. راحتم با کسایی که کنارم هستن. این آدما عادت ندارن زیاد خودشونو توی حریمم وارد کنن.

همین برام خیلی خوبه هر کسی سر جای خودشه و نمی خواد اونجایی که نباید باشه باشه.

کم کم دارم زندگی کردنو یاد میگیرم. اما هنوز از بد اخلاقی که قبلا در موردش گفتم چیزی کم نشده. احساس میکنم دچار یه غرور مسخره شدم. اما کم کم دارم با این غروره حال میکنم.

یه خبر خوب !!!  باز دوباره دستم هم واسه تایپ فارسی راه افتاده، حالا دیگه راحت براتون مینویسم.

اینو به اونا میگم که میخوان وصل من شن:

اون پیچک همیشه تنها دیگه مرد، حالا منم مث خودتون یه گرگم.

نظرات 3 + ارسال نظر
‌sepideh شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 00:19 http://deltange-naseria.blogsky.com

سلام دوست عزیز، خسته نباشید...

دلتنگ ناصریا آپدیت شد با :

365 حسرت را، همچنان می کشم بدنبالم ......

www.deltange-naseria.blogsky.com

موفق باشی ....

پری پنج‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 23:59

پس ما بیشتر مواظب خودمون باشیم!

نیما پنج‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 18:40 http://arameshgah.blogsky.com

سلام آقا گرگه! من شنل قرمزی هستم. بیا بخورمت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد